بهترین هدیه زندگیمون3

یه دختر دارم شاه نداره صورتی داره مااااااه نداره

چهل روزگی و شروع سال 99

1399/1/3 2:40
نویسنده : مامان زینب
255 بازدید
اشتراک گذاری

بسم رب

 

سلام سلام سلام

گل دخترمون در روز پنج شنبه 29 اسفند 98 چهل روزش تموم شد💓

منم بردمش حموم چله و لباس خوشکلی که مامانم براش خریده بود و مشهد حرم آقا برام تبرک کرده بود تنش کردم. 

البته چون شب شهادت امام موسی کاظم (ع) بود کیک براش درست نکردم ولی طلبش. 

روز بعدش ساعت هفت و بیست دقیقه صبح روز جمعه سال تحویل بود.

شب هفت سین کوچیکی چیدم و همه چی رو آماده کردم فاطمه ام که طبق عادت همه بچه ها بعد حموم اساسی خوابیده بود صبح زود بیدار شد و متاسفانه لحظه سال تحویل دوباره خوابش گرفته بود و حسابی گریه کرد و من بردم دستشویی شستمش و تا اومدم بیرون درحال پوشک کردن بودم که سال تحویل شد😆 و خلاصه من اصلا نفهمیدم سال چطور تحویل شد🙄فدای سر گل دخترم

خلاصه عید اولت مبارک عزیز دل مادر😘

لازم به توضیحه که ما هر سال لحظه سال تحویل سعی می‌کنیم مزار شهدا یا امام زاده ای جایی باشیم و یا خونه بزرگ ترا ولی امسال اتفاق بدی افتاده. 

متاسفانه از اوایل اسفند بود که ویروسی به نام  کوئید 19 از نوع ویروس های کرونا که از چین شروع شده بود وارد ایران شد و چون سرعت انتقالش بالاست خیلی سریع تعداد زیادی از مردمو درگیر کرد.😏

طوری که مدام باید با الکل خودمونو و وسایل خونه رو ضد عفونی کنیم و دستامونو تند تند بشوریم و از همه بدتررررر تا جایی که میتونیم نباید از خونه بیرون بریم. 😢

الان که دارم این مطلبو مینویسم نزدیک به یک ماهه که منو بچه ها تو خونه حبسیم و هیچ جا نرفتیم و همه حسابی دلشون پیش فاطمه است که این اول کاری نتونستن ببیننش. 

این ویروس خطرناکه و هزاران نفر رو کشته. 

همینطور داره آمار مبتلایان بالا میره و متاسفانه بابای من یا همون  بابا حاجی خوب و مهربون فاطمه هم گرفته و الان بیمارستانه و ما داریم از نگرانی دق میکنیم و امیدواریم هرچی زودتر خوبه خوب بشه و برگرده پیشمون.😔

حسابی دلتنگ فاطمه است هر روز که زنگ میزنم سراغ بچه هارو میگیره. 

خلاصه عید امسال همه تو خونه ها موندیم. 

و اولین عید فاطمه خانم هم بدون دید و بازدید میگذره.که بازم فدای سرش 😘

البته با واتساپ تماس تصویری گرفتیم و مامان بزرگا و خاله و عمو اونطوری بچه هارو دیدن و مام دیدمشون. خدا پدر تکنولوژی رو بیامرزه. 😉

اینم عکسای بعد حموم چله و عکسای سال تحویل فاطمه خانم گلمون😘

 

اینم خانم خانما در کنار بابا و داداشای گل

پای هفت سین. 

البته امسال چون بخاطر اون مسئله خرید نرفتیم با هرچی که تو خونه بود یه هفت سین چیدیم. 🥇

من خیلی دلم سبزه میخواست ولی واقعا با وجود این ویروس خریدنش ریسک بود. 

تو بالکن رفتم چیزی بردارم چشمم افتاد به پیازا که مثل لوبیای سحرآمیز سبز شده بود و اومده بود بالا، نمیدونم چرا در نظرم سبزه اومد😀 منم قیچیش کردم و دورش ربان زدم و گذاشتم سر سفره. مهم اینه که سبز باشه مهم نیست چی باشه. 😎

اصلا شاید از سال بعد همینکارو کردم همیشه😁

عکس شهید حاج قاسم سلیمانی هم که قرار بود سین هشتم همه سفره ها باشه ولی عکس ما چون خیلی بزرگ بود و تو سفره کوچولومون جا نمیشد ما با گوشی عکسشونو گذاشتیم. 😍

اون قرآن سر سفره هم قرآن یادگاری عموی شهیدم هست که همیشه میذارمش سر سفره هفت سین و از داشتن این یادگاری ارزشمند از عموی عزیزم کیف میکنم. 

 

اینم اولین عیدی فاطمه خانم که از دست بابای مهربونش گرفته 😍

البته بعدش داد به مامانش تا براش نگه داره😂

این تخم مرغی خوشگلم داداشای مهربون شب عید رنگ کردن ولی چون گذاشته بودم تو یخچال یادم رفته بود بذارم سر سفره و بعدش آوردم و عکس گرفتیم. یکی از تخم مرغارم علی به اسم آبجی گلش رنگ کرده

😘😘😘

 

🌸عید همگی مبارک🌸

عاقبتتون بخیر🌷

با آرزوی سلامتی برای همه بیماران و همینطور باباحاجی مهربون فاطمه خانم. 😊

 

این روزا که نمیتونیم جایی بریم و به کسی سر بزنیم و نمیتونیم همدیگه رو بغل کنیم و ببوسیم تازه فهمیدیم چه نعماتی خدا بهمون داده که تا از دستشون ندیم قدرشونو نمیدونستیم و خدارو بابتشون شکر نمیکردیم

ان شاءالله امسال سال ظهور آقامون باشه و این روزای سخت زودتر تموم بشه و همه خانواده ها دوباره دور هم جمع بشن.🤗 

الهی آمین

 

یا علی مدد💖

پسندها (2)

نظرات (0)